هر کسي تقديري در زندگي دارد و اين به عهده خودش است که با قسمت خود بجنگد يا با آن همکاري کند. اما ايا اين حرف به اين معني است که فرد بايد دراز بکشد و بگذارد زندگي روند خود را طي کند؟ مسلما نه! در عوض ميتواند روشي در پيش گيرد که به بهترين وجه ممکن با مسايل مواجه شود و حداکثر تلاش خود را در اين زمينه نشان دهد. در آن صورت متوجه راههاي جديدي ميشود و با کشف آنها انرژي تازهاي کسب ميکند. زندگي ميخواهد شخص ، تقدير و سر نوشت خود را بفهمد آيا ترجيح نميدهيد به جاي جنگ با زندگي کنار بياييد؟
اشخاص شاد فقط مثبت نميانديشند، بلکه مثبت عمل ميکنند.
مثبتانديشي مسلما جاي خودش را دارد. براي شاد بودن بايد افکار خود را عوض کنيد. اما منتظر از راه رسيدن احساسات نباشيد. اشخاص داراي قدرت کنترل مستقيم بر چگونه عمل کردن و چگونه انديشيدن خود هستند. اگر ميخواهيد شخص شادتري باشيد، شادمانهتر عمل کنيد. اگر ميخواهيد شخص مهربانتري باشيد، باعاطفهتر عمل کنيد. اگر ميخواهيد منش دوستانهتري داشته باشيد، دوستانهتر عمل کنيد. احساسات پس از عمل کردن از راه ميرسند. اشخاص شاد آن چه را که احتياج دارند طلب ميکنند.
از شکايت کردن نيز چيزي عايد اشخاص نميشود.
همان طور که نعمتها معمولا از آسمان به زمين نميافتند، از شکايت کردن نيز چيزي عايد اشخاص نميشود. اگر به ظربالمثل هر چه بکاريد همان را درو ميکنيد اعتقاد داريد، پس به جاي شکايت کردن به دنبال خواستههاي خود برويد. اين انتخاب شماست. ميتوانيد به همين رويه ادامه بدهيد، ديگران را متهم کنيد و همچنان چيزي عايدتان نشود يا ميتوانيد خيلي راحت آن چه را که ميخواهيد، طلب کنيد.
اشخاص شاد مشتاق تغيير هستند.
ثابت ماندن و تغيير نکردن مخالف همه قوانين طبيعت است. اگر تلاش کنيد که ثابت و راکد بمانيد، در اين صورت هميشه ناراحت خواهيد بود. اگر اجازه بدهيد ترس از تغيير کردن شما را متوقف سازد، با محروم شدن از خواستههاي خود موافق هستيد.شما ميتوانيد بر اين باور باشيد که تغيير ، باعث آزار اشخاص ميشود و در مقابل آن ، مقاومت به خرج دهيد. يا در عوض ميتوانيد تغييرات را با آغوش باز پذيرا باشيد و معتقد باشيد که وجود آنها به شما کمک خواهد کرد. همه اينها بستگي به اين موضوع دارد که تصميم بگيريد کدام عقيده را باور کنيد.
اشخاص شاد به خود اجازه شکست خوردن نميدهند.
شکست به اين معني نيست که هيچگاه به هدف خود نرسيد و يا دليلي بر دست کشيدن از هدف نيست. به هدف دست نيافتن تنها يک معني دارد: شما به تمرين و تجربه بيشتري احتياج داريد و مشتاق اشتباه کردن باشيد و تسليم نشويد. اجازه ندهيد يک شکست شما را به گونهاي تحت تاثير قرار بدهد که همه تلاشهاي خود را از بين ببريد و درست مثل يک دونه لذت به خط پايان رسيدن را حس کنيد.
اشخاص شاد در زمان حال زندگي ميکند.
اگر نسبت به لحظه حال آگاه هستيد و در کنار آن منتظر آينده نيز هستيد، قادر خواهيد بود تا از فرصتها سود ببريد. اگر با خودخوري غم گذشته را ميخوريد چشمانتان به روي امکانات و فرصتهاي حال بسته خواهد بود. در عين حال منافع آينده را نيز از دست خواهيد داد. زندگي شاد محصول زندگي کردن در لحظه حال است که اگر از آن خوب استفاده بشود، تکيه گاه و ضريب اطميناني براي داشتن آيندهاي خوب و فوقالعاده است. اشخاص فقط با آن چه که امروز انجام ميدهند ميتوانند آينده خود را تحت تاثير قرار دهند.
اشخاص شاد براي آينده برنامهريزي ميکنند.
انسانهاي شاد ميدانند بايد تسلط داشتن بر زندگي را تمرين کنند و بر زندگي خود کنترل داشته باشند تا در برابر احساساتي مانند قرباني بودن يا بيدفاع بودن مقاوم باشند. برنامهريزي در جهت درست انجام دادن کارها امري ضروري است. نه اين که وقت خود را بر هر چيزي که توجه فرد را به خود جلب ميکند، صرف کند. براي آن چه که برايتان مهم است، برنامهريزي کنيد و تصميم بگيريد تا وقت پول انرژي و منابع محدود خود را براي آن صرف کنيد.
درباره این سایت